تا سرودیم از این غم در و دیوار گریست
تا سرودیم از این غم درو دیوار گریست
ما که گفتیم به تکرار به تکرار گریست
هر که می بیند و می خواند و می داند باز
شده ایم عاشق دلخون که شبی زار گریست
گفته اند ماه نماند ز پس ابر زیاد
تا بیاید دل غم دیده چه بسیار گریست
گفتم این نو گل خندان گل باغ چه کسیست
که به پژمرده گی اش هر گل بی خار گریست
ساعتی با من دیوانه نشیند هر کس
تا ببیند که همه چون من از این کار گریست